حق سفر، سهم فراموششدگان: پاراتور و افقهای جدید گردشگری ویژه

در دنیایی که سفر به عنوان یکی از حقوق اساسی همه شناخته میشود، هنوز هم بخش قابل توجهی از جامعه ما، یعنی سالمندان و افراد دارای معلولیت، از ابتداییترین امکانات گردشگری محروم هستند. این گزارش به عمیقتر شدن در مفهوم پاراتور میپردازد؛ واژهای که شاید کمتر شنیده باشید، اما نمایانگر تلاشهایی است برای بازگرداندن “حق سفر” به این حاشیهنشینان دنیای گردشگری.
پاراتور چیست؟ سفری برای همه با رویکردی متفاوت
سفر، یک حق جهانی و همگانی است که در سال 1983 توسط سازمان جهانی گردشگری تحت شعار “جهانگردی و تعطیلات حق و مسئولیت همگانی” بر آن تاکید شد. این مفهوم، اساس و ریشه گردشگری دسترسپذیر را تشکیل میدهد. در شرایط اقتصادی امروز ایران که سفرهای خارجی برای بسیاری دشوار شده، سفرهای داخلی تنها گزینه موجود برای تجربه این حق هستند. با این حال، در همین سفرهای داخلی هم، سهم سالمندان و افراد دارای معلولیت بسیار ناچیز و گاهی اوقات صفر است. این در حالی است که بر اساس آخرین آمارها، ۱۱ درصد از جمعیت ایران را سالمندان و ۱۲ درصد را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. این قشر از جامعه، علاوه بر نیازهای روزمره، نیازی اساسی به سفر و گردشگری دارند که متاسفانه اغلب نادیده گرفته میشود.
الهام خادمحسینی، دانشآموخته مدیریت جهانگردی، گردشگری دسترسپذیر را اینگونه تعریف میکند: “این نوع گردشگری، با تغییر ترکیب سنی جمعیت در جهان، به ویژه در کشورهای اروپایی و آسیای شرقی، مورد توجه قرار گرفته است. جامعه هدف آن دیرینه اما نادیدهگرفتهشده است؛ چرا که سالمندان و افراد با نیازهای خاص نظیر معلولان جسمی-حرکتی، نابینایان، ناشنوایان، افراد مبتلا به اوتیسم، سندرم داون و معلولان ضایعه نخاعی، همواره در جامعه حضور داشته و دارند.”
خانم خادمحسینی، که خود عضو هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری است، میگوید پاراتور را در سال ۹۱ و با پیشنهاد انجمن معلولان پارس، برای تور ریگردی معلولان ابداع کرده است. او بیش از ۱۳ سال است که در این حوزه فعالیت میکند و نام “پاراتور” را به تبعیت از “پارالمپیک” انتخاب کرده است.
ویژگیها و چالشهای یک پاراتور موفق
یک پاراتور موفق نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. خانم خادمحسینی، که عضو میز گردشگری دسترسپذیر در وزارت میراث فرهنگی است، توضیح میدهد: “در برنامههای گردشگری دسترسپذیر، معمولاً به ازای هر ۵ گردشگر، یک راهنما در نظر گرفته میشود. بهترین زمان برای اجرای پاراتورها شنبه تا سهشنبه است تا از شلوغی و ترافیک کمتر بهره ببریم.” او همچنین به چالشهای جدی در زمینه تردد برونشهری با وسیله نقلیه ویژه معلولان و نیاز به رمپهای پرتابل استاندارد اشاره میکند.
برای پاسخگویی به نیازهای متنوع جمعیت ۱۲ درصدی افراد دارای معلولیت، حدود ۷۰ راهنمای ویژه در ایران آموزش دیدهاند. این راهنمایان، علاوه بر داشتن کارت راهنمای گردشگری، شش دوره تخصصی را برای کار با افراد دارای نیازهای خاص گذراندهاند.
بازتاب معلولیت در جامعه: از رسانه تا حمل و نقل
متاسفانه، رسانه نقش مهمی در شکلدهی نگاه نادرست به افراد دارای معلولیت دارد. خانم خادمحسینی میگوید: “در رسانه ملی و شبکههای نمایش خانگی، ویلچر گاهی وسیلهای برای تأدیب شخصیتهای منفی فیلم است که این نگاه، به کجفهمی و دیدگاه نادرست به معلولان منجر میشود.”
حمل و نقل عمومی نیز بخش دیگری است که افراد دارای معلولیت را نادیده میگیرد. تاکسیها از سوار کردن توانیابان طفره میروند و اگر هم سوار کنند، گاهی از روی ترحم کرایه نمیگیرند. این رویکردها، معلولیت را به محدودیت تبدیل میکند. نیازهای خاص این افراد، مانند خط بریل برای نابینایان، راهنمای تصویری برای ناشنوایان، و رمپ و معابر استاندارد برای معلولان جسمی-حرکتی، ضروری است. همچنین، تحریمها باعث شدهاند که در تأمین امکانات و ابزار خدماتی برای این قشر، دچار مشکل شویم؛ به طوری که قطار، اتوبوس و تاکسیهای بینراهی، عملاً برای افراد سالم طراحی شدهاند و مابقی افراد جامعه را محکوم به ماندن در خانه میکنند.
گردشگری سالمندان: درمانی برای روح و جسم
با توجه به روند رو به پیری جمعیت در ایران، گردشگری سالمندان اهمیت فزایندهای پیدا میکند. خانم خادمحسینی تاکید میکند که در دهه پیشرو، سالمندان بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل خواهند داد. این قشر به واسطه داشتن حقوق بازنشستگی، بیمه و فراغت زمانی، جامعه هدفی تضمینشده برای برگزاری تور هستند.
او معتقد است که سفر و گردشگری برای سالمندان، به منزله یک امر درمانی است. “بسیاری از سالمندان فرزندی ندارند یا فرزندانشان مهاجرت کردهاند و به دلیل کهولت سن، ویزای توریستی دریافت نمیکنند. در نتیجه، آنها فصول مختلف را از پشت پنجره میبینند و روزهای کمال و پختگی خود را در انتظار مرگ میگذرانند.” در حالی که میتوان با بهرهگیری از راهنمای آموزشدیده، تبلیغات صحیح و همکاری نهادهای مرتبط، این قشر باتجربه را از خانهها بیرون آورد و آنها را به خودباوری، عزت نفس، استقلال و تحرک جسمی ترغیب کرد.
بیمهری آژانسهای گردشگری و مقاصد دسترسپذیر
آژانسهای گردشگری، به عنوان یکی از حلقههای کلیدی صنعت گردشگری، متاسفانه بیمیلی زیادی به ورود جدی در حوزه پاراتور نشان میدهند. خانم خادمحسینی دلیل اصلی را “ناآگاهی و بیتوجهی مدیران گردشگری” میداند. او معتقد است که هزینه در گردشگری دسترسپذیر، برخلاف تصور رایج، بازگشتپذیر است و میتواند منجر به رضایت و وفاداری بالاتر مخاطبان شود. “آیا یک گردش درونشهری برای سالمندان واقعاً پرخطرتر از صعود چهار روزه به دماوند است که آژانسها از آن طفره میروند؟” او تاکید میکند: “گردشگری برای همه، یک حق است، نه امتیازی که فقط به مسافران جوان و سالم تعلق گیرد.”
در پاسخ به این سوال که مقصد گردشگری برای افراد دارای معلولیت کجاست، خانم خادمحسینی پاسخ جالبی میدهد: “ما بهدنبال جای مناسب برای جامعه هدفمان نیستیم، بلکه با رفتن به همهجا سعی در مناسبسازی مکانهای نامناسب داریم.” او مثالهایی از این تلاشها ارائه میدهد: باغ پرندگان که مسیر خود را اصلاح کرد، موزه موسیقی با بهرهگیری از خط بریل و راهنمای صوتی برای نابینایان، و باغ گیاهشناسی با تورهای موفق برای ناشنوایان. همچنین، موزه خودروهای تاریخی در جاده کرج با رمپسازی استاندارد و باغ ایرانی با امکان دسترسی با ویلچر، از مقاصد مناسب هستند. مجموعههایی مانند ایرانمال، موزه دفینه، بخش اسلامی موزه ایران باستان، موزه رضا عباسی و موزه کودکی ایرانک نیز در تهران مقاصد خوبی برای گردشگری دسترسپذیر محسوب میشوند. با این حال، وضعیت در سایر شهرها نامطلوب است.
فراتر از گردشگری: نیازی روزمره برای حضور در جامعه
موزه تنها نیاز این قشر نیست. برای یک حضور عادی در اجتماع، ارکان و ارگانهای متعددی دخیل هستند. خانم خادمحسینی میگوید: “در حوزه گردشگری، صرفاً مناسبسازی مقصد گردشگری و حمایت وزارت میراث فرهنگی، تسهیلکننده حضور این افراد نیست. مجموعههای خدماتی نظیر رستورانها، کافهها و غذاخوریها زیر نظر اداره اصناف هستند و باید به افراد با نیاز خاص توجه کنند. مجموعههای اقامتی، هتلها و اقامتگاهها نیز به عنوان بخش مهمی از چرخه گردشگری، ملزم به رعایت اصول استاندارد برای این اقشار هستند.”
وی در پایان تاکید میکند: “وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی به عنوان متولیان اصلی حضور ایمن و سالم افراد با نیاز خاص، باید نقش پررنگتری در تأمین سلامت و ایمنی سالمندان ایفا کنند. شهرداریها نیز با تأمین و تجهیز ابزارهایی نظیر ویلچر و ویلچر برقی استفاده از خط بریل، باید فعالانه مشارکت کنند. همچنین، آموزش عمومی و تشویق راهنمایان گردشگری برای گذراندن دورههای تخصصی در این زمینه، ضروری است.”
این گزارش، بیش از یک خبر، دعوتی است به بازنگری در شیوه نگاه ما به “حق سفر” و مسئولیت جمعی برای ساختن جامعهای دسترسپذیرتر، که در آن، هیچ کس از تجربه لذتبخش سفر محروم نماند.