‏مقاله تاریخچه قوانین افراد دارای معلویت ایران و جهان

نویسنده:
شرکت داده‌ورزان
دیدگاه ها:
تاريخچه قوانين افراد دارای معلويت

فصلنامه توان یاب

فصلنامه پزشکی، پیراپزشکی به زبان فارسی – انگلیسی
سال هفدهم، شماره 63، بهار،1396 ، ص 36

درد دیرینه معلولان به قدمت زیست بشر در کره خاکی است و از همان زمان که انسان به عنوان یکی از موجودات زمین پا به عرصه وجود نهاد، حوادث طبیعی، بیماری ها، حمله وحوش و از این دست شروعی برای قضیه معلولیت در میان خانواده های اولیه و جوامع ابتدایی بود. با شکل گیری جوامع متمدن، گستره معلولیت ها افزایش یافت و جنگ ها ، عوارض کارهای روزانه و بیماری های همه گیر از علت های افزایش تعداد معلولان به شمار می آمد. چند راه فراروی مردم این زمان در واکنش به این پدیده وجود داشت، یکی آنکه این ها را از جامعه به خاطر زائد بودن و سربار بودن حذف کنند چنانکه در دوران باستان کودکان معلول را در چند جامعه می کشتند، برای مثال در روم قدیم کودکان معلول را به رودخانه تیبر می انداختند و یا در بخشی از هند باستان این کودکان در همان بدو تولد جدا می شدند و به کام مرگ می رفتند (1). دوم آنکه آن ها را نگه می داشتند اما با مشقت از عهده نگهداری آن ها برمی آمدند و اکثر مواقع طفیلی و حاشیه رانده جامعه اشان بودند و در سنین کودکی به تکدی گری کشیده می شدند (2). از همان بدو ماجرا معلولیت و معلولان با فقر و فاقه پیوند خورد (3) و درصد بالای مسکینان هر جامعه را معلولان تشکیل می دادند که بالغالب دست طلب و خواسته به دیگران دراز داشتند. جهت رفع این مشکل در ایران باستان به نقل از کتاب داتستان دینیک معروف است که مقرر شده بود که به فرزندان معلول دو برابر دیگر فرزندان ارث تعلق گیرد تا پشتوانه ای برای استمرار زندگی بدون فقر آن معلول باشد (4).

اسلام و تعالیم عالیه بانی آن حضرت محمد (ص) تاکید بسیاری بر دستگیری از مساکین و فقرا از طریق اعطای صدقه، انفاق، وقف و نیکی کردن به آنان داشت (5) که مطمئناً بخشی از آن متوجه معلولان می شده است که در نظام نابرابر پیش از پیامبر دچار عسرت ها و مشقت های متعدد و طاقت فرسایی بودند. طرح های اقتصادی پیامبر جهت از میان بردن فاصله طبقاتی و زدودن چهره پلید فقر از جامعه، ترمیمی برای زندگی ناگوار معلولان آن دوره بود و ایجاد این فرهنگ در جامعه که همه موجودات عالم آفریننده خدایند و حق زندگی دارند و جز تقوا و پرهیزگاری هیچ فضل و برتری میان آدمیان نیست، به یقین ضربه شدیدی به پیکره اندیشه ها و رفتارهای برتری جویانه و تبعیض گرایانه ساختگی در مورد معلولان و فراکشیدن آن ها از موقعیت ذلیل و نازلشان بود. کارهای وی توأم با عمل بود و در دوران حکومتش حاکمی نابینا بنام ابن ام مکتوم را چند بار در غیاب خود بر شهر مدینه گمارد(6) و حکومت مهم یمن را به معاذ بن جبل که از ناحیه پا معلول بود، سپرد (7) .

سیره حضرت علی (ع) نیز هم در دوران زندگیشان و هم در دوران حکومت چهار ساله اشان همواره مبتنی بر حمیات جدی از ستمدیدگان، بینوایان و بیماران و ناتوانان بود و توصیه امام به مالک اشتر نشانگر اولویت وی در این امور می باشد:” سپس خدا را ! در طبقه فرودین از مردم، آنان که راه چاره ندانند و از درویشان و نیازمندان و از بیماری بر جای ماندگانند” این توصیه اشاره به معلولان زمینگیر است که به علت فقدان لوازم توانبخشی در آن زمین کمتر قدرت حرکت داشتند و به این نام شهرت یافته بودند، که در این طبقه مستمندی است خواهنده، و مستحق عطایی است به روی خود نیاورنده. و برای خدا حقی از خود را که به آنان اختصاص داده، و نگهبانی آن را به عهده ات نهاده پاس دار، و بخشی از بیت المالت و بخشی از غله های زمین های خالصه را در هر شهر به آنان واگذار، که دوردست ترین آنان را همان باید که برای نزدیکان است، و آنچه بر عهده تو نهاده اند، رعایت حق ایشان است…” (8). امام حسین (ع) نیز پیش از عزیمت به کوفه و ماجرای کربلا از فراموشی پیمان با رسول خدا در یاری و یاوری نابینایان، ناشنوایان و معلولین توسط مردم و حکومت اموی گله می کند (9).

البته تمدن اسلامی در دوران اوج و پرشکوه خود کم و بیش مرعی این دستورات و سیره نبی اکرم (ص) و سایر بزرگان دین اسلام بود و در این خصوص و بر پایه مستندات موجود، در توجه و التفات و بهبود شرایط معلولان از پیشروان عصر خود به حساب می آمدند. در این دوران حدود قرن هفتم میلادی در شهرهای اسلامی بغداد، قاهره، دمشق و مراکش دارالمساکینی جهت نگهداری و حفاظت از معلولان تاسیس شد (10). یاری بینوایان و ناتوانان بخش مهمی از اعمال دیوان های حکومتی و حاکمان مسلمان بود و ثروتمندان جامعه اسلامی از طریق صدقه و بخشش، اطعام، ایجاد موقوفه ها که در منابع به آن اشاره شده است به ایجاد رفاه اجتماعی کمک شایانی نمودند(11) .

پیشرفت پزشکی در تمدن اسلامی و ساختن بیمارستان ها نیز در یاری معلولان و کاهش تعدادشان و کاهش دردهایشان بسیار موثر بوده است و بیمارستان جندی شاپور اهواز، بیمارستان عضدی بغداد و شیراز، بیمارستان نوری دمشق، بیمارستان قرطبه اندلس، بیمارستان منصوری قاهره و بیمارستان ری نمونه های شاخصی از این امر هستند(12). در کنار این کارهای پزشکان حاذق و دستاوردهای پزشکی تمدن اسلامی به اطمینان در خدمت بیماران و از جمله معلولان بوده است و زکریای رازی، ابوعلی سینا، اصیبعه و ابن النفیس، ابن ازهر، ابن رشد، ابن ماسویه، ابن الخطیب، ابوالقاسم اندلسی، علی بن العباس مجوسی اهوازی و هزاران پزشک متبحر و مجربی که مطالعات و اقدامات کارسازی در خصوص بیماری های سرخک، رماتیسم مفاصل، سنگ مثانه و بیماری های کلیوی و بیماری های کودکان، بهداشت عمومی، جراحی های دشوار، تغذیه مناسب، بررسی کارکرد قلب و جریان خون، کالبد شکافی، بیماری های مغزی، استخوانی، ریوی، بیماری های آبله و جذام و طاعون (که در نظر پزشکان اسلامی یک بیماری قابل علاج بود و نه مجازات خداوند یا عذاب آسمانی)، بیماری های زنان و کمک ها و جراحی های زایمانی، عفونت زدایی، شکسته بندی (ارتوپدی امروزه)، چشم پزشکی، داروسازی و تسکین درد، انجام دادند و تالیفات متعددی نگاشتند که تا قرن ها در اروپا تدریس می شد و مورد استفاده قرار گرفت(13). حتی پیشرفت کار آن ها چنان بود که در مورد درمان روان آدمی، برخورد با بیماران روانی مبتنی بر نگاه بشردوستانه نیز خدمات ارزشمندی ارائه دادند(14). فرصت های مناسب تری برای آن ها در سطح جامعه (به نام محدثان، مفسران، قاریان، قصه گو و نویسندگان و غیره ایجاد شد که دارای معلولیت بوده اند و به جایگاه های بزرگی نیز دست یافتند (15).

همه این ها در حالی در این دوران انجام می شد که در اروپای قرون وسطی مصادف با این دوران، نه بیمارستان مجهزی و نه پزشک متخصصی وجود داشت و اکثر درمان ها بر پایه خرافات و مسائل غیرعقلی بود و حتی بیماری جسمی را مجازات خدا یا عفو آسمانی می شمردند(16)، امراض ذهنی یا روحی را به خاطر حلول شیطان در بدن تصور می کردند و با روش های نامتعارف و خشن و کشنده به اصطلاح به درمان آن می پرداختند(17). همین نشانگر اوضاع ناگوار و دهشت بار معلولان در قرون وسطی است که در گزارش های تاریخی آمده که در این قرن ها تعداد زیادی زن و دختر معلول و مادران معلول به خاطر اتهام جادوگری محکوم به بدترین مرگ ها شدند(18).

در دوران جدید به ویژه از قرن هجدهم به بعد پیشرفت های جدید و اعجاب آوری در حوزه پزشکی، پیشگیری، شناسایی و جلوگیری از بیماری های واگیردار طاعون، مالاریا، تب زرد، آبله، تیفوس، آنفلوانزا، وبا، سل، سرخک، دیفتری و سایر بیماری ها، جراحی های نوین، بهداشت عمومی، ایجاد بیمارستان های تخصصی و پرستاری، تیمارستان های جدید (19) حوزه پزشکی معلولان را بهبود بخشید و تعداد آن ها را تحت کنترل درآورد. ساخت وسایل توانبخشی نیز کمک شایانی به بهبود شرایط زندگی آن ها نمود. البته این اتفاق ها در این زمان متعلق به جغرافیای خاص و محدودی بود و هنوز در سراسر کره خاکی تسری پیدا نکرده بود تا همه معلولان جهان از وضعیت مناسبی بهره مند شوند و راهی طولانی در پیش بود و همتی بلند برای گسترش این امر می طلبید.

مساله تعلیم پذیری معلولان نیز با اختراع خط بریل، ایجاد مدارس ویژه نابینایان، ناشنوایان و کودکان استثنایی و ابداع شیوه های آموزشی جدید، گامی بلند برداشته شد (20). قرن نوزدهم برای معلولان آغاز تحولات بزرگ بود. تصویب قوانین جدید برای نگهداری بیماران ذهنی در سال های 1828، 1845، 1848 و تأسیس انجمن ها و سازمان های حمایتی از معلولان و بیمارستان های تخصصی از جمله این کارها بود.

قرن بیستم را باید جهشی بزرگ برای بهبود وضعیت معلولان در تمام عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی و حقوقی دانست. در این قرن بود که پدیده سامان بخشی و برابر سازی فرصت های زندگی برای معلولان با کمک سازمان های بین المللی به ویژه سازمان ملل متحد و نیز رسانه های جمعی رادیو و تلویزیون، روزنامه ها، نشریات و کتب تخصصی، جهانی شد. از جمله ویژگی های منحصر به فرد این قرن خیزش معلولان نخبه و فرهیخته بود که با تشکیل جمعیت ها و سازمان های مختص به خود به تلاش برای نیل به اهداف و خواسته های بحق خود در زمینه های مختلف پرداختند و از طریق برپایی تظاهرات، روزنامه ها و غیره اعتراضات خود را مطرح کردند.

این امر پس از جنگ جهانی دوم و سوای از فجایعی که آلمان نازی به سرکردگی هیتلر به مانند دوران باستان بر سر معلولان آورد و آن ها را در اتاق گاز خفه می کرد (21)، شتاب بیشتری گرفت اولین حقوق کار معلولان در 1958 شکل گرفت، گروه درآمد معلولیت (DIG) در 1965 تأسیس شد، فراخوانی پاول هانت یک فرد معلول در روزنامه گاردین برای برابر سازی معلولان در 1972، تصویب توان بخشی مجدد در آمریکا در 1973، تشکیل اتحادیه معلولیت برای کاهش فقر معلولان در انگلستان 1974، صدور اعلامیه سازمان ملل برای حقوق معلولان در 1975 گام های محکم و موثری برای احقاق حق آنها و بازگرداندن آن ها به زندگی طبیعی بود. البته گام های بعدی جهانی و همه گیر بود (22).

در سال 1981 برای نخستین بار، سال جهانی معلولان را اعلام نمودند و در این زمان حدود 200 میلیون معلول در جهان وجود داشت. سازمان بین المللی معلولان (DPI) تشکیل شد و در سنگاپور نخستین کنگره خود را برگزار کرد. اولین قانون جهانی معلولان در 1981 تدوین شد و وظایف عمده ای را برای مراجع حکومتی نسبت به معلولان تعیین کرد. مجمع عمومی سازمان ملل در 1983، از این سال تا سال 1992 را دهه معلولان اعلام کرد و دولت ها مکلف به انجام اقدامات اساسی برای حل مسائل معلولین کشور خود شدند. سازمان ملل حقوق بشر مخصوص معلولان را در 1984 اصلاح و تدوین نمود (23). در 1992 برای بار اول روز سوم دسامبر (مصادف با 12 آذر) به عنوان سالروز تصویب قانون برنامه جهانی در ارتباط با معلولان، توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز جهانی معلولان اعلام شد (24) تا هر سال در این موقع برنامه هایی در سراسر جهان اجرا شود.

در این دوره معلولیت و معلولان وارد حوزه مطالعات اجتماعی و علوم انسانی شد و نگاه غالب مدل پزشکی در این حوزه مورد نقد جدی قرار گرفت. اتفاق خوشایند دیگر این بود که در خدمات اجتماعی، معلولان صاحب اختیارات بیشتری شدند.

در اواخر قرن بیستم تمرکز قوانین معلولان بر میان بردن تبعیض ها و اقدام مستقیم و جدی و تعهد عملی به ساختن جهانی برابر در خصوص حل مسائل پیش روی معلولان بود. برگزاری مسابقات پارالمپیک برای معلولان نیز از تحولات بزرگی بود که برابر سازی فرصت ها و حضور اجتماعی آن ها را میسر نمود و شتاب بخشید.

با آغاز دوران جدید، ایران نیز شاهد تحولات جدی و موثری بود. ایران در این سال ها، بحران های سیاسی، نظامی و اقتصادی زیادی را پشت سر نهاد. آغاز اقدامات این دوره را می توان توسط مرد آگاهی چون امیرکبیر دید که نسبت به اوضاع اروپا مطلع و مشرف بود. این اقدامات در چند حوزه انجام شد،

  • اولین اقدام امیر کبیر امر پیشگیری و ممانعت از ازدیاد معلولیت ها در ایران بود (25)
  • تاسیس دارالفنون و ایجاد رشته پزشکی زیر نظر ادوارد پولاک که پزشکی جدید را برای تربیت شاگردان ایرانی وارد ایران نمود (26)
  • ایجاد بیمارستان ها برای درمان ایرانیان (27)
  • ایجاد دارالعجزه ها توسط دولت و اشخاص برای نگهداری از معلولان ندار و فقیر (28)
  • مقابله با تکدی گری معلولان (29)
  • سنگ فرش نمودن خیابان ها و پیاده روها و رسیدگی به اوضاع فیزیکی شهر و ایجاد آبراه ها و تیرهای چراغ گاز و نفتی و برقی که رفت و آمد معلولان را هم تسهیل می کرد.(30)

البته این امر را باید در نظر داشت که گستره این اقدامات به جز مایه کوبی آبله که در سراسر کشور بود، در تهران و یا شهرهای بزرگ ایران بود و برخی مواقع مقطعی و موقتی اعمال می شد و دگرگونی های سیاسی و اقتصادی در ادامه این روند تاثیر مستقیم و البته بازدارنده و کاهنده داشت.

زمان پهلوی اول نیز برای سامان بخشی معلولان و بیماران مزمن اقداماتی مختلفی انجام شد و در دوره پهلوی دوم تلاش های دیگری نیز رخ داد تا امور معلولان حل و فصل شود. انقلاب اسلامی بر پایه شعارهای حمایتی از نیازمندان و مستضعفان، اقدامی همچون تأسیس سازمان بهزیستی کشور را توسط شهید فیاض بخش در 1359 انجام داد تا بتواند با کارهای آموزشی، اشتغال، فرهنگ سازی و توانبخشی معلولان را در جامعه توانمند سازد (31). در همین سال های انجمن های جدیدی همچون جامعه معلولین ایران و موسسه نیکوکاری رعد شکل گرفت و گام های موثری در رشد و ارتقای جایگاه معلولان ایفا نمودند.

در عرصه جهانی کمیسیون حقوق معلولان آغاز بکار کرد و در اعلامیه پکن، حقوق معلولان در قرن جدید اعلام شد. اولین مجلس معلولان در بیرمنگام انگلیس در 2003 آغاز بکار کرد (32). ایران نیز همزمان با این تحولات بین المللی و مطابق اهداف جمهوری اسلامی به تدوین و تصویب قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در 16 ماده در 16 اردیبهشت 1383 پرداخت که البته نقش سازمان های غیردولتی مرتبط با امور معلولان بسیار مهم و حائز اهمیت بود .حرکت موثر بعدی امضای کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت توسط مجلس شورای اسلامی در 13 آذر 1378 و پیوستن رسمی ایران به این کنوانسیون بود که کوشش مهم دیگری در این دوره بود (33).

نگارنده : کامران عاروان
مدیرعامل جامعه معلولین ایران

منابع :

1-Timeline of disability History , Pete,Millington ، http://inclusionnorth.org/uploads/attachment/307/leadership-in-transitions-disability-history-timeline.pdf ، p4 و نیز سیسیلى ، دیودور (1384) ، ایران و شرق باستان در کتابخانه تاریخى‏ ، ترجمه حمید بیکس و اسماعیل سنگارى‏ ، تهران ، جامى‏ ، چاپ اول ، ص 760.

2- گوبینو (بی تا)، سه سال در ایران، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران ، فرخی ، چاپ اول ، ص 63؛ قهرمان میرزا سالور(1374)، روزنامه خاطرات عین السلطنه ، تصحیح مسعود سالور و ایرج افشار ، تهران ، اساطیر ، چاپ اول ، ج1 / 839 -838 ،ج 6/ 4533،ج 7 /5711 ،ج 10/ 7790.

3-pp6-8 ,Timeline of disability History, Pete,Millington.

  1. راوندی ، مرتضی(1382) ، تاریخ اجتماعى ایران‏ ، ج 1 ، تهران‏ ، انتشارات نگاه‏ ، چاپ دوم‏ ، ص 689.

5- زرگری نژاد ، غلامحسین(1378) ، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت) ، تهران ، سمت ، چاپ اول ، ، صص 4-482.

  1. بلعمى ، ابوعلی (1373) ، تاریخنامه طبری ، ج 3 ، تصحیح: محمد روشن ، تهران‏ ، البرز، چاپ سوم‏ ، صص 150، 163 و 191.

  2. حمیدالله ، دکتر محمد(1377) ، نامه ها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد(ص) و اسناد صدر اسلام ، ترجمه دکتر سیدمحمد حسینی ، تهران ، سروش ، چاپ دوم ، ص 262.

8- نهج البلاغه(1384) ، ترجمه سیدجعفر شهیدی ، تهران ، علمی فرهنگی ، چاپ بیست و پنجم ، نامه 53 به مالک اشتر ، ص 335.

9- ابن شعبه حرانی (1363)، تحف العقول ،  ترجمه احمد جنتی، تهران ، امیرکبیر، چاپ اول ، ص 437.

10- Timeline of disability History, Pete,Millington pp6-7.

11- اشپولر ، برتولد (1373) ، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ، جلد دوم ، ترجمه مریم میراحمدی ، تهران ، علمی فرهنگی ، چاپ دوم ،صص 287-285.

12- سامی ، علی (1365)، نقش ایران در فرهنگ اسلامی ، تهران‏ ،  نوید ، چاپ اول ، صص 236-222 و نیز هونکه ، زیگرید(1370) ، فرهنگ اسلام در اروپا (خورشید الله بر فراز مغرب زمین) ، ترجمه مرتضی دهبانی ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ سوم ، صص 236-224.

13- هونکه ، همان منبع ، صص 282-237.

14- هونکه ، همان منبع  ، صص 248 و 283 و نیز تاریخ ایران کمبریج از  فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان(1372) ، جلد چهارم ، گردآورنده ریچارد ، ن .فرای ، ترجمه حسن انوشه ، تهران ، امیرکبیر ، چاپ دوم ، ص 364.

  1. یاقوت حموی بغدادی (1383)، معجم البلدان ، تهران ، سازمان میراث فرهنگی کشور ، چاپ اول، ، اکثر صفحات.

16- هونکه  ، همان منبع ، ص 274.

17- هونکه ، همان منبع ، صص 251-248 و نیز لوکاس ، هنری (1372)، تاریخ تمدن از نوزایی تا سده ما ، جلد دوم ، ترجمه عبدالحسین آذرنگ ، تهران ، کیهان ، چاپ دوم ، صص 44-453.

18- Timeline of disability History, Pete,Millington, pp10-11.

19- لوکاس ، همان منبع ، صص 454-444.

20- Pp14-18 ,Timeline of disability History, Pete,Millington.

21-Pp27-28  ,Ipid.

22-Ipid , pp33-37.

23-Ipid , pp39-41.

24- پازل ویژه نامه جامعه معلولین استان گیلان ، 1388 ، ص 4.

25- عین السلطنه، همان منبع ،ج 7/ 4924.

26- رازی،احد، صمدی راد، بهرام(1385)،اخلاق،تاریخ و قوانین حرفه پزشکی، تهران ، اختر، چاپ دوم ، صص 275-274.

27- همان منبع ، ص 276

28- عین السلطنه، همان منبع ،ج6/ 4702.

29- عین السلطنه، همان منبع ،  ج 8/ 6660؛ و نیز راوندی، همان منبع ، بخش 1،4/ 409.

30- کرزن ، جورج ناتانیل(1380)، ایران و قضیه ایران ، ج 1 ، ترجمه غلامعلی وحیدمازندرانی ، تهران ، علمی و فرهنگی ، چاپ پنجم ، ص 407 و نیز راوندی، همان منبع ،  بخش 1، 4/ 409.

31- عاروان ، کامران ، زندگینامه شهید فیاض بخش ، در دست چاپ ، حوزه هنری ، صص 273-184.

32- , Pete,Millington p48 ,Timeline of disability History.

33- قانون تصویب کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ،http://rc.majlis.ir/fa/law/show/134833   ، تاریخ بازدید 8/9/1395.

مشتاقانه منتظر دریافت نظرات شما دوستان عزیز هستیم





مطالب مرتبط