آشنایی با انواع معلولیت 2
معلولیت عبارت است از ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از ضروریات عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود یک نقص مادرزادی یا عارضه در قوای جسمانی و روانی. معلول یعنی هر شخص که در اثر نقص مادرزادی یا سایر ناهنجاری جسمی،ذهنی، و حسی از انجام یک یا چند فعالیت اساسی در زندگی روزمره ناتوان باشد.(داورمنش، عباس. براتی سده،فرید، 1385). این نوشتار در مورد آشنایی با انواع معلولیت می باشد. که به صورت اختصار توضیح داده شده است
طبقه بندی کودکان کم توان ذهنی
هیچگاه نمی توانید دو کودک را بیابید که از نظر ظاهری، رفتاری، و هوش کاملا بهم شبیه باشند. این نکته در مورد افراد کم توان ذهنی هم صدق می کند ولی بطور کلی روانشاسان میزان انطباق رفتار اجتماعی آن ها سازگاری با محیط و میزان یادگیری، آن ها را به چهار دسته تقسیم می کنند.
- گروه دیر آموز(یا مرزی): کسانی هستند که مشکل ذهنی کمی دارند، دارای رفتار ساده لوحانه ای هستند و بیشتر در مدرسه و توسط معلولین، کند ذهنی آن ها تشخیص داده می شود. زیرا دیرتر از سایر همسالان مطالب را می آموزند و نیاز به توضیح و تغییر بیشتری دارند. به علت رفتارهای غیر طبیعی و بی توجهی، والدینشان آن ها را دست و پا چلفتی می دانند. و گمان نمی کنند به علت کند ذهنی آن ها باشد. از نظر ظاهری مشکلی ندارند و ناهنجاری خاص در آن ها دیده نمی شود. حرفه های ساده را می توانند بیاموزند و ازدواج کنند و زندگی مستقلی داشته باشند. ولی در مسائل حقوقی باید مورد حمایت قرار بگیرند. ضریب هوشی آنها معمولا بین 70 تا 90 است.
- گروه آموزش پذیر: توان ذهنی آن ها کمتر از گروه قبل است ممکن است ناهنجاری های جسمی و حرکتی داشته باشند. از نظر هوش انتزاعی، ضعیف اند یعنی نمی توانند یک ضرب المثل را معنی کنند یا معنی شعر را درک کنند. آموزش ابتدایی را در مدارس استثنایی طی می کنند. تکرار و تمرین در آموزش آن ها بسیار مهم است. توانایی درک حق و حقوق خود را نمی دانند و باید تحت حمایت باشند. معمولا در مسائل شخصی مثل غذا خوردن و مراقبت های بهداشتی مستقل اند و حرفه های ساده را می توانند بیاموزند. ممکن است بتوانند ازدواج کنند ولی باید تحت آموزش و حمایت قرار بگیرند. ضریب هوش آنها بین 50 تا 70 می باشد.
- گروه تربیت پذیر: همان طور که از نام این گروه مشخص است این کودکان از نظر ذهنی مشکل زیادی دارند و فقط یادگیری مسائل تربیتی را می توان از آنها انتظار داشت و بندرت در آموزش های مدرسه موفق هستند و هیچ وقت قادر به خواندن و نوشتن نخواهند بود. کمتر با محیط اطرافشان منطبق می شوند. وضعیت چهره آن ها طبیعی نیست و از مهارت های کلامی و حرکتی دچار ضعف و کندی شدیدی هستند و از نظر رفتاری و عملکرد ذهنی در حد یک کودک چهار تا پنج ساله می باشند و بهره هوش آن ها در حدود 25 تا 50 می باشد. بنابراین توانایی ازدواج کردن، آموختن حرفه و تشکیل زندگی مستقل را ندارند.
- گروه حمایت پذیر: مشکل ذهنی این گروه بسیار شدید است و باید تحت حمایت و سرپرستی دائم باشند و نیازمند مراقبت شبانه روزی هستند. عده زیادی از مددجویان مراکز شبانه روزی جزء این دسته می باشند. توانایی ذهنی بسیار پایینی دارند و عملکرد هوش آن ها در نهایت از یک کودک سه ساله بیشتر نمی شود. بهره هوش آن ها کمتر از 25 می باشد (شاطریان، 1387).

عوامل ایجاد کم توان ذهنی
1)عوامل مربوط به قبل از تولد:
عوامل ارثی و ژنتیکی: هر گونه اختلال ژنتیکی و کروموزومی که اغلب به صورت ارثی در خانواده پدری و یا مادری کودک وجود دارد ممکن است به جنین منتقل شود.
امروزه بسیاری از اختلالات ارثی و ژنتیکی در همان ماه های اول بارداری بوسیله آزمایشات پیشرفته و دقیق قابل تشخیص است. بنابراین به خانواده هایی که در آنها سابقه مشکلات ذهنی و جسمی وجود دارد به والدینی که دارای یک فرزند کم توان ذهنی هستند توصیه می شود حتما قبل از بارداری مجدد به متخصص ژنتیک مراجعه نمایند. و با انجام آزمایشات با اطمینان، به حاملگی و داشتن فرزندی سالم اقدام نمایند.
عامل RH : هرگاه گروه خون پدر و مادر از نظر RH به هم نخورد یعنی مادر دارای RH منفی و پدر RH مثبت باشد لازم است قبل از باردار شدن و در دوران بارداری تحت نظر پزشک بوده و با انجام یک آزمایش ساده و تزریق یک آمپول مخصوص، از ایجاد مشکلات و عوارض جبران ناپذیر ناشی از آن در جنین جلوگیری شود.
بیماری های مختلف مادر: بعضی از بیماری ها با داروهایی که مادر مصرف می کند اثر مستقیمی روی جنین دارد. بیماری های خطرناکی مثل سفیلیس، سبب اختلالات شدید جسمی و ذهنی در جنین می شود که امروزه با درمان به موقع می توان از ایجاد آن ها جلوگیری کرد. در دوران حاملگی به محض دیدن علائمی چون تب شدید، دردهای شکمی، سردرد حاد، ترشح، سوزش و خارش دستگاه تناسلی باید به پزشک مراجعه نمائید تا هرچه زودتر اقدامات درمانی انجام گیرد.
مواد مخدر، دخانیات و الکل: ثابت شده که مصرف این مواد تاثیر مستقیمی بر روی جنین می گذارد و تنها راه جلوگیری از عوارض آن ها ترک مصرف این مواد می باشد.
عوامل هیجانی، استرس و فشارهای روانی: این عوامل به دلیل اثرات مستقیم و غیر مستقیمی که بر سیستم هورمونی و آنزیم های بدن می گذارد می تواند سبب مشکلات عمده در جنین در حال رشد شود، لذا توصیه می شود مادران قبل از اقدام به بارداری، خود را از نظر روحی آماده کنند و تا حد امکان از شرایط و موقعیت های استرس آور دور شوند و اگر ناگزیر باشد با شرایط دردناکی مثل مرگ عزیزی مواجهه شدند، با مراجعه به روان پزشک و مشاور از اثرات روحی آن کم کنند.
2) عوامل مربوط به هنگام تولد:
تولد زودرس: امراض قندی و کلیوی مادر، پاره شدن کیسه آب جنین و جفت سر راهی از عوامل ایجاد تولد زودررس می باشد که به علت وزن بالای مادر و یا خستگی و کار بیش از حد ممکن است رخ دهد. از عواقب این تولد نرسیدن اکسیژن به مغز جنین و ایجاد مشکلات ذهنی و جسمی مختلف می باشد.
نوزادان نارس: به نوزادی گفته می شود که موقع تولد کمتر از 5/2 کیوگرم وزن دارد دلیل این اتفاق سوء تغذیه، وزن و سن پایین مادر، خستگی و کار زیاد می تواند باشد.
زایمان های طولانی و سخت: در اثر زایمان های طولانی، ممکن است فشار غیر طبیعی به سر نوزاد وارد شود در نتیجه به مغز کودک آسیب برسد. این زایمان ها ممکن است به علت بزرگ بودن جمجمه کودک و یا پیچیده شدن بند ناف به دور گردن نوزاد و یا زایمان از پا باشد.
3) عوامل ایجاد مشکلات ذهنی بعد از تولد
انواع عفونت ها: مثل مننژیت که در دوران نوزادی به سیستم عصبی و مغزی می تواند آسیب برساند در نتیجه هرگونه تب شدید و تشنج نوزاد را جدی بگیرید و به متخصص اطفال مراجعه کنید.
مسمومیت: با مواد غذایی و شیمیایی و داروها، که پس از مشاهده بلافاصله به مراکز اورژانس مراجعه نمائید.
ضربه های وارده به سر: خصوصا در چند سال اول زندگی که هنوز جمجمه محکم و استخوانی نشده است، سبب مشکلات ذهنی و جسمی مختلف می شود.
پیامدهای نقص و معلولیت
فرایندهای معلولیت و مولفه های آن بر اثر عوامل مختلف فردی و محیطی ایجاد می شوند. از جمله عوامل محیطی می توان به رفتارها و خواست های اجتماعی و عوامل مرتبط با فرد می توان به عارضه، بیماری و حادثه اشاره کرد. مولفه های سه گانه معلولیت خود پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی به همراه دارند. که در ذیل به آن ها اشاره می شود.
پیامدهای فردی: کاهش استقلال و تحرک، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت، همانندی اجتماعی، درآمد، کیفیت زندگی و …
پیامدهای خانوادگی: نیاز به مراقبت، شکاف در روابط خانوادگی، فشار اقتصادی، تشنج در محیط خانواده و …
پیامدهای اجتماعی: نیاز به مراقبت، نداشتن نقش تولیدی مهم، شکاف در هم پیوندی با جامعه و … (داورمنش، عباس. براتی سده، فریده 1385).
نقیصه های معلولیت زا
نقیصه های معلولیت زا در انسان تنوع و اشکال مختتلفی دارند که از شایع ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نقیصه های بینایی: چشم عیان ترین حس است، تلاقی نگاه ها بیان احساس می کند و رنگ و شکل و حالت چشم در چهره و در زیبایی صورت اثر زیبا دارد و جالب اینکه وقتی دید از بین می رود گویی با قطع ارتباط بینایی فرد با محیط در اکثر موارد عملا چشم به عنوان ابزاری بیهوده باید زیبایی خود را نیز از دست بدهد و در نتیجه نابینا علاوه بر از دست دادن قوه دید با از دست دادن جلوه چشم بخش عمده ای از زیبایی چهره خود را نیز از دست داده تا حد زیادی از مقبولیت های اجتماعی وی کاسته می گردد.
نیازمندی های توانبخشی فرد نابینا از ابتدای طفولیت:
– تقویت سایر دریافت های حس و آشنا شدن با خود و محیط و اطراف از طریق حواس شنوایی، لامسه و سایر حواس
– وجود جو مناسب و پر عطوفت جهت زیست آرام و کم تنش برای کودک نابینا
– توانمند کردن و ایجاد قدرت در محیط به منظور شناخت محیط و اطرافیان و رفع نیازمندی خود.
– توان یابی در امر خواندن و نوشتن و استفاده از متون نوشتاری به منظور افزایش آگاهی و اطلاعات
– استعداد یابی و آموزش ایجاد مهارت در رشته ای خاص از علم یا زمینه ای از اشتغال و حرفه آموزی.
– کاریابی و ایجاد زمینه اشتغال
– حمایت اجتماعی، مواردی چون ازدواج، اسکان، تردد، رفت و آمد و …
نقیصه های شنیداری: گوش ظاهری فریبنده دارد. چون فقط شکل خارجی آن قابل روئیت است. هیچ چیز در ظاهر فرد ناشنوا تغییر نمی کند. لاله گوش فرد ناشنوا مشابه گوش بقیه است. گوش وضعیتی آسیب پذیرتر از چشم دارد به طور کلی می توان گفت عوامل اختلال در شنیدن را به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول عوامل مربوط به گوش خارجی و میانی که با توجه به نقشی که این دو بخش در انتقال صدا دارند به مجموعه اختلالات این دو بخش از گوش آسیب انتقالی گفته می شود. دسته دوم مربوط به آسیب های گوش داخلی است که به آسیب های حسی- عصبی موسوم است و دسته سوم اختلالات نیز مربوط به آمیخته ای از این دو اختلال.
نیازمندی های توانبخشی فردی که از ابتدای طفولیت ناشنواست.
– تشخیص زودرس و به موقع
– وجود جوی آرام و پر عطوفت
– آموزش خانواده
– برنامه شنیداری برای کودک ناشنوا
– آموزش شیوه ارتباط
گفتار خوانی
گفتار خوانی که گاه به خطا لب خوانی گفته می شود هنری است که در طی آن کودک ناشنوا می آموزد تا از طریق نگاه دقیق به چهره و لب و دهان فرد سخنگو پی به گفتار او ببرد. ساده ترین آن وقتی است که ما صدای تلویزیون را کاملا بسته و با دقت در صورت، لب و دهان گوینده اخبار نگاه کنیم و به گفته های او پی ببریم.
– زبان اشاره: انتقال مطلب از طریق شکل دهی به دست ها را زبان اشاره می گویند. در این زبان کوشش می گردد که حتی الامکان اشارات دستی با استفاده از شیوه های طبیعی و پا نزدیک به طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.
نقیصه های جسمی و حرکتی: به علت فقدان، فلجی یا ضعف در اندام حرکتی فوقانی (دست ها و بالا تنه) و اندام حرکتی تحتانی (پاها و پایین تنه) یا هر دو بخش به وجود می آید.
طبقه بندی نقایص جسمی حرکتی:
1. فقدان عضو حرکتی (نداشتن دست و یا پا):
- که یا از اول نبوده (مادرزادی)
- یا بعد از بر اثر سیاه شدگی یا له شدگی و بنابر مصالح پزشکی قطع شده
- و یا بر اثر سوانح ترافیکی، صنعتی، جنگی و حتی طبیعی قطع شده
2. اختلال در عملکرد عضو که شامل موارد زیر است:
1-2: با منشا ارتوپدیک به یکی از اشکال:
- ناقوامی و یا کجی در استخوان ها
- تغییر شکل و ناتوانی در ایجاد حرکت صحیح در عضو توسط ماهیچه ها و عضلات
- خشک شدن و محدودیت در دامنه حرکت و دردناک شدن مفاصل
2-2: با منشا نور آنژیک شامل:
- به هم ریختگی تن عضلانی و بد فرمان دادن مغز مثل انواع فلج مغزی
- ضعف یا فقدان قوام عضلانی
بیماریهای روانی:در بیماری های روانی درست عمل نکردن مغز موجب می شود تا در ذهن فرد بین واقعیت و خیال فاصله ایجاد شود که این فاصله خود موجب اختلال در قوه قضاوت فرد می گردد. به نحوی که شخصیت و وضعیت خلقی فرد گاه غیر قابل کنترل و در مواردی غیر قابل پیش بینی می گردد.
اختلالات یادگیری: به مواردی اطلاق می شود که فرد علیرغم آنکه از لحاظ هوش عمومی ممکن است مشکلی نداشته باشد و در بخش های کوچکی از مغز دچار اشکال بوده یا به عبارتی دچار آسیب مغزی حداقل (M.B.D) بوده و به همین در جهت یادگیری نسبت به زمینه های خاص دچار مشکل است. از آنجا که مشخصه بارز بعضی از این اختلال حالت ناآرامی و عدم تمرکز در ذهن است بعضی از متخصصان به آن اختلال پیش فعالی همراه با کمبود توجه و نقص در توجه (ADHD) نیز اطلاق می کنند. (داورمنش، عباس. براتی سده، فریده 1385).
آشنایی با بعضی اختلالات شایع

اکنون در مورد بعضی از اختلالاتی که ممکن است مشکلات ذهنی یکی از علایم آن ها باشد، توضیح مختصری می دهیم.
:سندرم دان
علت ایجاد سندرم دان اختلال ژنتیکی کروموزومی است و آمار نشان می دهد که درصد زیادی از کودکان کم توان ذهنی را تشکیل می دهند. افراد مبتلا به سندرم دان که به آنها منگول نیز گفته می شود، معمولا چهره و ظاهر مشخصی دارند، چشمان مغولی شکل، زبان بزرگ، قد کوتاه، موهای لخت و نرم و بعضی از آنها عضلانی شل و تعادلی ضعیف دارند. درجات مختلفی از مشکلات ذهنی در آن ها دیده می شود ولی اکثر آنها در سطح آموزش پذیر و تربیت پذیر هستند و در صد بسیار کمی از آن ها قادرند در مدارس عادی نیز تحصیل کنند.
تاخیر در حرکت و گفتار، مشکل در یادگیری مفاهیم و حافظه ضعیف از مهم ترین مشکلات آنهاست ولی از نظر ارتباطی و رفتاری کمتر مشکل دارند، کودکان حساس و مهربانی هستند و اگر از سنین پایین یعنی حدود دو سالگی برنامه توانبخشی آن ها شروع شود،مهارت های زیادی را می توانند، بیاموزند و در فعالیت های روزمره زندگی مستقل و برای رفتن به مدارس استثنایی آماده شوند.
اختلالات متابولیکی
دراین دسته از اختلالات، بدن کودک نمی تواند بعضی از مواد مثل پروتئن ها، قند و یا چربی را به درستی استفاده کند، در نتیجه سوخت و ساز نامناسب، مواد زائدی در بدن تولید می شودکه صدمات جبران ناپذیری به مغز می رساند و تمام جنبه های رشد ذهنی، جسمی و حرکتی و… کودک را تحت تاثیر قرار می دهد ولی اگر در اولین روزهای پس از تولد تشخیص داده شود و رژیم غذایی مناسبی برای کودک تجویز گردد، ممکن است مانند یک کودک عادی رشد کند. هنوز علت مشخصی برای ایجاد این عارضه شناخته نشده است لذا والدین باید در همان ایام نوزادی به عکس العمل های کودک توجه کنند و در صورت مشاهده علایمی مثل بی قراری زیاد، گریه های مداوم، دل درد شدید و یا خواب آلودگی بیش از حد، برای بررسی بیشتر، نوزاد را به پزشک ارجاع دهند. برنامه کاردرمانی این کودکان بسته به سن آن ها و مشکلاتی که با آن ها درگیر هستند، از سنین پایین و با تاکید بر تقویت مهارت های حرکتی شروع می شود.
میکرو سفالی
در افراد مبتلا به میکرو سفالی،مغز از حد طبیعی کوچکتر است و بسته به اینکه چه قسمتی از مغز آسیب دیده یا کوچک است، مشکلات مختلف ذهنی، جسمی، حرکتی، شناختی و رفتاری دارند و برنامه توانبخشی آن ها نیز بستگی به این علایم دارد، تمام این کودکان از نظر ذهنی عقب تر از حد طبیعی هستند و بیشتر در حد تربیت پذیر و پایین تر می باشند.
هیدروسفالی
هیدروسفالی که تحت عنوان ( آب آوردگی مغز) می شناسیم اگر در دوران نوزادی تشخیص داده شود و آب اضافه در جمجمه از طریق درمان های خاص خودش تخلیه شود، عوارض کمی باقی خواهد گذاشت و از نظر ذهنی، کودک طبیعی خواهد بود و در غیر این صورت، سر از حد طبیعی بزرگتر شده مشکلات مختلف حسی و حرکتی، خصوصا تعادلی و گاهی ذهنی، برجای خواهد گذاشت و برنامه توانبخشی آن ها به نوع عوارض به جا مانده بستگی دارد.
فلج مغزی
مشکل اصلی کودکان فلج مغزی این است که کنترل مغز بر بعضی از حرکات، دچار اختلال می شود و بسته به اینکه عملکرد کدام قسمت از مغز، آسیب دیده است، علائم بسیار متنوعی در این کودکان دیده می شود ولی مهمترین علامت این بیماری مشکلات حرکتی است، در تعادل و هماهنگی اندام ها نیز مشکلات زیادی دارند، خصوصا اگر دست ها درگیر باشند از نظر عملکردی بسیار افت می کنند و تعداد قابل توجهی از آن ها از نظر ذهنی،ارتباطی و گفتاری عقب تر از حد طبیعی هستند و به همین دلیل نیاز به خدمات کار درمانی دارند و هر چه در سنین پایین تر برنامه توانبخشی آن ها شروع شود، عوارض کمتری در بزرگسالی برجای خواهد گذاشت.
اوتیسم، رت و آسپرگر
درصد قابل توجهی از این کودکان مشکل ذهنی ندارند حتی از نظر هوشی فوق العاده اند ولی به دلیل اینکه تعداد زیادی از مددجویانی که به بخش کار درمانی ذهنی مراجعه می کنند با تشخیص اوتیسم هستند، در مورد این اختلالات توضیح مختصری می دهیم.
اوتیسم، رت و آسپرگر از اختلالاتی هستند که تحت عنوان اختلالات نافذ رشدی خوانده می شوند زیرا جنبه های مختلف رشد را تحت تاثیر قرار می دهند. این کودکان ظاهرا سالم به دنیا می آیند ولی اگر تحت درمان قرار نگیرند، پس از گذشت چند ماه یا چند سال اکثر مهارت هایی را که کسب کرده اند، اعم از گفتار، حرکت، شناخت، درک و …از دست می دهند، شاید بتوان گفت مشکل اصلی آن ها، عدم برقراری ارتباط با محیط و اطرافیان است که به همین دلیل به آن ها کودکان “درخود فرومانده ” گفته می شود، لذا مهم ترین برنامه درمانی آن ها افزایش ارتباط کودک با محیط از طریق تحریک حس های مختلف می باشد.
اگر این اختلالات به درستی تشخیص داده و معلوم شود که کودک در درک کدام حس مشکل دارد و به موقع درمان شود به رفع مشکلات رفتاری او نظیر حرکات تکراری و جیغ و فریادهایش کمک زیادی می شود. ارتباط تنگاتنگ با کودک نظیر بوسیدن، محکم در آغوش گرفتن تا حد فشار دادن، نوازش کردن، ایجاد تغییرات مختلف در محیط زندگی کودک و …. کمک زیادی به درمان آنها می کند. بنابراین والدین، نقش مهمی در درمان دارند و برنامه توانبخشی آن ها به محض تشخیص بیماری، حتی در دوران نوزادی باید شروع شود.
بیش فعالی
کودکان بیش فعال در زمره کودکان کم توان ذهنی قرار نمی گیرند، ولی به دلیل اینکه تعداد قابل توجهی از کودکان عقب مانده ذهنی علائم بیش فعالی و اختلال توجه دارند در مورد این عارضه توضیح می دهیم.
والدین، آن ها را کودکان شلوغ و غیرقابل تحملی می دانند که از در و دیوار بالا می روند، بی قرار، حواس پرت و فراموشکارند، زیاد صحبت می کنند و فعالیت بیش از حد و بی هدف دارند. معمولا مشکل این کودکان در مدرسه توسط معلمین تشخیص داده می شود. برنامه توانبخشی آن ها با تاکید بر انجام فعالیت هایی جهت تخلیه انرژی کودک و افزایش توجه و تمرکز تکنیک های آرام سازی، می تواند در رشد مهارت های مختلف آن ها بسیار موثر باشد.
علت این اختلال چندان مشخص نیست ولی با رعایت رژیم غذایی و تجویز بعضی از داروهای آرام بخش، می توان تا حد زیادی از علائم آن ها کاست.
عالی و جامع بود. سپاسگزارم